واسه آدمای غم زده و غریب و تنها
واسه این همه توهین و تشر و فحش و دعوا
واسه تحمیل و خود فروشی و تو سری
واسه خدمت و جبر و توفیق زوری
واسه تجاوزای جنسی و بهره کشی
واسه فرار و فشنگ و فرصت خود کشی
واسه رشوه و پول زور زیر میزی
واسه خواب شب و جماع و نوک تیزی
واسه ترس تیر و خطر خشم شب
خبردار و پرچم و فحشهای زیر لب
واسه ستاره ی سرهنگای پاپتی
سخنرانی سرلشکرا ی در پیتی
توی صدای پای رژههای درهم
بوی عرق و شعارای گنگ و مبهم
تمثیل عقده ها و خشم و خشونت
شلاق و بوی ادرار و زخم و عفونت
زندون و بند و دندونای خرد و شکنجه
مذهب و حزب کذب محض و حفظ تو گنجه
خنجر و خنج و خطبه و خاخامای بیمار
جمعه و جنگ و جبهه و جنازه ی بر دار
واسه من واسه تو این همه آوار
زندگی یعنی وسطه این همه مردار
آره این منم این من یه دلقک غمگین
نپرس اسم و رسم و ببین این هاله ی ننگین
آره من خرم نمیفهمم هیچی رو
تو دست و بچرخون ادامه بده این بازی رو
شاهین نجفى