کسی داستان دوست داره

هرکی عاشق داستان های باحال هستش بیاد اینجا برای اولین بار داستان قسمت اول WARCRAFT3  برید حال کنید   

سبر روی لینک دانلود  مورد نظر کلیک راست کرده و گزینه   open in new window را انتخاب کنید  

   

لینک دانلود:  http://www.4shared.com/file/107500496/695cadce/history_of_warcraft.html

آوار

باز شب بر آسمان آوار شد
بین ما هر پنجره دیوار شد
آنکه اول نوشدارو می نمود
بر لب ما ،‌ زهر نیش مار شد
عیب از ما بود از یاران نبود
تا که یاری یار شد بیزار شد
یاوری ها بار منت شد بدوش
دست ها آغوش نه افسار شد
عاقبت با حیله ی سوداگران
عشق هم کالای هر بازار شد
آب یکجا مانده ام ، دریا کجاست
مردم از بس زندگی تکرار ش.

رفیق سادهی من – علیرضا

( رفیق ساده ی من – علیرضا )

رفیق ساده ی من

شریک غم دوری

همین که می سازی با من تنها

خیلی صبوری

برو برو برو عشقم

اینه سرنوشتم

تقدیر من و تو رم اینجوری نوشتن

برو برو برو جونم

سایه بون خونم

من خیلی کمم برای اینکه با تو بمونم

راضی شدیم به جدایی یه روز هر دو

غماش مال من

شادیاش مال تو

این ترانه رو می خونم و

می بارم

کاشکی بفهمی الان چه حالی دارم.

پر پرواز - نیلوفر لاری پور - شادمهر عقیلی

تو حضور مبهم پنجره ها
روبروم دیوارای آجریه
خورشید روشن فردا مال تو
سهم من شبای خاکستری
توی این دلواپسی های مدام
جز ترانه های زخمی چی دارم
وقتی حتی تو برام غریبه ای
سر رو شونه های بارون می ذارم


اسم تو برای من مقدسه
تا نفس تو سینه پر پر می زنه
باورم کن که فقط باور تو
می تونه قفل قفس رو بشکنه

منم مو یه اسمونه بی دریغ
منم مو یه کوره راه نا گزیر
ای ستاره شبای مشرقی
پر پرواز من و ازم نگیر

اسم تو برای من مقدس
تا نفس تو سینه پر پر می زنه
باورم کن که فقط باور تو
می تونه قفل قفس رو بشکنه

منم اون یه اسمون بی دریغ
منم اون یه کوره راه نا گریز
ای ستاره شبای مشرقی
پر پرواز من و ازم نگیر

( ابی – خالی )

( ابی – خالی )

من

خالی از عاطفه و خشم

خالی از خویشی و غربت

گیج و مبهوت

بین بودن و نبودن

عشق

آخرین همسفر من

مثل تو منو رها کرد

حالا دستمام مونده و تنهایی من

ای دریغ از من

که بی خود مثل تو

گم شدم تو ظلمت تن

ای دریغ از تو

که مثل عکس عشق

هنوزم داد می زنی

تو آیینه من

آه

گریمون هیچ

خندمون هیچ

باخته و برندمون هیچ

تنها آغوش تو مونده

غیر از اون هیچ

ای مثل من تک و تنها

دستامو بگیر که عمر رفت

همه چیز تویی

زمین و آسمون هیچ

بی تو میمیرم

همه بود و نبود

بیا پر کن منو

ای خورشید دل سرد

بی تو میمیرم

مثل قلب چراغ

نور تو بودی

کی منو از تو جدا کرد.

سفر

سفر کردم که از عشقت جدا شم
دلم میخواست دگر عاشق نباشم
ولی عشق تو قلبم مونده ای وای
دل دیونمو سوزونده ای وای
هنوزم عشقم هنوزم عاشقم دنیای دردم
مث پروانه ها دورت میگردم
مث پروانه ها دورت میگردم
سفر کردم که از یادم بری دیدم نمیشه
اخه عشق یه عاشق با ندیدن کم نمیشه
غم دور از تو بودن یه بی بال و پرم کرد
نرفت از یاد من عشق سفر عاشق ترم کرد
هنوز پیش مرگتم من بمیرم تا نمیری
خوشم با خاطراتم اینو از من نگیری
دلم از ابر و بارون بجز اسم تو نشنید
تو مهتاب شبونه فقط چشمام تو رو دید
نشو با من غریبه مث نامهربونا
بلا گردون چشمات زمین و اسمونا
میخوام برگردم اما میترسم
میترسم بگی حرفی نداری
بگی عشقی نمونده
میترسم بری تنهام بذاری
تو رو دیدم تو بارون دل دریا تو بودی
تو موج سبز سبزه تن صحرا تو بودی
مگه میشه ندیدت تو مهتاب شبونه؟
مگه میشه نخوندت تو شعر عاشقونه؟