نمی دانم...

نمی دانم

    نمی دانم چرا تلخ است گفتارم

 

    چرا می گویم از سختی

 

    چرا می نالم از تنهایی دنیا

 

    چرا اشکم زتنهایی است

 

نمی دانم

 

    چرا می سوزم از غربت

 

    چرا می ترسم از صحبت

 

    چرا از همنشینی ها گریزانم

 

    چرا تنها و حیرانم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد